یک.کتری را داغ کنید وناگهان مقداری آب بخ درون آن بریزید
دو….هم می توانید مقداری سرکه درون کتری ریخته و مدت ۱۰
دقیقه بجوشانید وسپس آن را شسته و خشک کنید………….
سه…..یکی از راه های جلوگیری از رسوب گرفتن کتری و سماور
به این صورت است که گوش ماهی با فلس صدف را در کتری
انداخته تا آهک موجود در آب را جذب کند/قلوه سنگ نیز مفید است/
۴…………می توانید برای جرم گیری آن مقداری جوش شیرین همراه آب
را درون ظرف بگذارید و روی شعله.. وبعدا اگر هنوز به طور کامل
پاک نشده همین کار را تکرار کنید ثمر بخش خواهد بود…………
…………………………………………………….
نحوه تمیز کردن تلویزیون
۱…………..تلویزیون را هنگام تمیز کردن خاموش کنید.. ابتدا یک دستمال
خشک غبار آن را بگیرید و سپس با پنبه ی آغشته به محلول آب و الکل
صفحه ی تلویزیون را تمیز کنید………………………………….
الکل لکه های چرب و اثر انگشت را بر طرف می کند………………
توصیه می شود از دستمال حوله ای و پرز دار استفاده نکنید……..
دیواره های غیر شیشه ای تلویزیون را نیز با پارافین مایع براق کنید و با
دستمال خشک چربی اضافی را بگیرید……………
…………………………………………………………………………………
پاک کردن دیوار
نیم پیمانه آمونیاک + یک چهارم جوش شیرین+ یک چهارم پیمانه سرکه
پاک کردم کاشی و سرامیک……………..
نیم پیمانه آمونیاک+ یک دوم پیمانه جوش شیرین + یک دوم پیمانه سرکه
پاک کردن نقاشی روی دیوار……….
مسواک کهنه با خمبر دندان بکشید روی نقاشی ها و سپس با یک دستمال خیس
تمیز کنید
برای براق کردن کاشی و سرامیک
واکس ماشین بکشید و سپس با دستمال تمیز کنید…
برای پاک کردن شیشه…………..
یک پیمانه الکل سفبد….یک قاشق غ خوری جوش شیرین و یک پیمانه سرکه
سفید با آب مخلوط کنید شیشه ها را تمیز کنید……….
پاک کردن گوشه های پنجره……………………..
مسواک با مایع سفید کننده آغشته کنید به حاشیه پنجره کشیده تمیز می شود
چای سبز به شیشه ماشین بکشید پاک می شود…………..
روزگار..زیبا نیست
اگر زلال چه دریایی
تورا می برند
وسنگهایت هم
سنگر ..در مقابلت……..خواستم جند ثانیه مهمان دل مهربانتان باشم……وگرنه ابن نوشته چیزی نیست همه استادند……التماس دعا دارم یا علی
متخصصان پوست و مو در این مطلب تاکید کردند :
زندگی همچون توپ فوتبال می ماند
که مرتب باید پاس کرد
……………………
گاهی مجنون می شوم
بلکه دنیایم لیلی شود
ولی غافل از اینکه
دلم من آواره تر از یک
باغ یاس دلم پراز گلهای زرد غم
در سکوت دلتنگی هایم
غصه های دلم را
در گلبرگها پنهان کرده ام
تا به روزگار بتوانم لیخند بزنم
وکویر را با باران اشکهایم سیراب کنم
می گویند غروبها دلتنگی دارد
ولی پاییز بی مهری تو ..به دلم خزان آورده
……………………………………………………
شیشه قلبت را دوجداره کردی
تا صدای شکستن دلم را نشنوی؟؟؟!!
کاش می دانستی!!!
که لبخند هایم گل های مصنوعی ست
ولی باران اشکهایم
طبیعیست…….
………………………………………
::……………………………………
…………..