کاش
باز هم مدرسه و معلم و زنگ انشاء
از..
روزگار بنویسبد………..
تا بنگارم از درد و غم تنهایی این روزگار.
مادر
وقتی تو نیستی!!
دیگر چه فرق می کند..
با نارنجک
کدامین زبان
ـآفتاب عمرم غروب
می کند!!!
********
زیانت
به روح وروانم
شبیخون می زند
وبا بمب کوچکش
همه جا را به آتش
می کشد
وسرزمین قلبم را
تار و مار کرده
ونابود
جسم وجانم…..
**************